1 - يه روز يه اصفهونيه تو آمريکا فارغ التحصيل ميشه و بعد
عمري واسه خاطر جشن فارغ التحصيليش کفش میخره. کفشاشم ورني
بودن و همه چيز رو مثل آيينه نشون ميدادن. تو مراسم با دوس دخترش شروع ميکنن به
رقصيدن و وسط کار به دختره ميگه ميخواي بگم شورتت چه رنگيه؟ دختره که ماکسي پوشيده
بوده تعجب ميکنه و ميگه خوب بگو پسره ميگه قرمزه دختره ميره شورتش رو عوض ميکنه و
مياد و پسره دوباره با کفشش نگاه ميکنه و ميگه اين بار سبزه دختره که حسابي شکه
شده بود ميره شورتش رو در مياره و مياد اصفهونيه اين بار که نگاه ميکنه قش ميکنه.
تو بيمارستان که به هوش مياد يه نگاه به کفشش ميندازه و ميگه آخييييش ترسیدم
فکر کردم کفشم سوراخ شده!!
2 -